Saturday, August 27, 2011

بازگشت دمپایی

زندگی ما آبستن تغییراتی شگرف بوده در این ماه های گذشته؛علی الحساب هوس کردیم برگردیم به این زندگی مجازی،نمیدانم بر این تصمیم استوار خواهم ماند یا خیر،به هر حال تا زمانی که زمانی که شوق نوشتن باز آید،به پابلیش کردن پست های "درفت"ی که در گذشته نوشته و به دلایلی بایگانی شده بود میپردازیم..؛

Monday, January 10, 2011

یه هواپیمای دیگه....

هشتاد نفر کشته شدن،هشتاد تا خونواده به عزای عزیزاشون نشستن؛هی خدا!یه این دفعه گشاد بازی رو بذار کنار،باعث و بانی این قضایا رو به عزای خونوادش بنشون....

پ.ن:من اهل نفرین و این کسخل بازیا نیستم و به این چیزا هم به اندازه لاستیکی بچه اعتقاد ندارم،ولی خیلی داغونم الان،خیلی...؛

Saturday, January 8, 2011

بازی وبلاگی

خب..سرکار خانم مِمُول ،مَمَل، مُمال، میمال، مینیمال، مال، بمال:دی و....بنده ی حقیرِ سراپا تقصیر رو به بازی دعوت کردن؛خب بازی میکنیم دیگه،بازی میکنیم،به سوالات پاسخ میدهییییییییییییم....

1.اگر کسی که قراره باهاش ازدواج کنید یهو یه مشکل نا جور براش پیش بیاد مثلا فلج شه،کور شه ، سرطان بگیره و...... بازم حاضرین پاش بمونید یا ولش می کنین ؟


هر کی این سوالو پرسیده یا معنی ازدواجو نمیدونسته یا یه چی دیگه،عزیز من!وقتی میگیم ازدواج(یا قرار ازدواج) یعنی پیوند تا آخر عمر...که با افلیجی و کوری و سرطان و هزار و اِن بیماری لا علاج دیگه هم گسسته نمیشه...؛


2.اگه شما یه مغازه دار باشین و یه آدم کور بیاد ازتون 5 هزار تومن خرید کنه و به جای 5 تومنی اشتباها به شما تراول 50 هزار تومنی بده و خودش نفهمه اشتباهش رو بهش می گین ؟ یا 50 هزار تومنی رو برمی دارین ؟

صد در صد!سوال پرسیدیا...50 تومن که هیچی 5 میلیارد هم ارزششو نداره آدم یه عمر عذاب وجدان بگیره و یه باری رو دوشش احساس کنه.

3.اگه یه روز بفهمین فقط دو هفته دیگه زنده اید چی کار می کنید ؟!

سعی میکنم این دو هفته رو بیشتر بخوابم و کتابایی که دوست داشتم بخونم و نخوندمو بخونمو غذاهای مورد علاقمو بخورمو موزیک گوش کنم و با پدر مادر و خواهرم بگذرونم...ولی دوست دارم بیشتر کتاب بخونم.


4. حاضرید کلیه تون رو به کسی که به هیچ عنوان نمی ناسین ولی در حال مرگه اهدا کنید تا زنده بمونه ؟؟(توجه داشته باشید که کلیه تونه ! خودکار نیستا !)

در حال مرگ که هیچی،در حالت عادی هم اگه نیاز داشته باشه دریغ نمیکنم،با یه کلیه هم میتونم زندگی کنم...

5.اگه جنگ بشه (صرف نظر از جنسیتتون و فقط به خاطر دفاع از کشورتون) حاضرید برید جبهه ؟

سخته،شاید برم،شاید نه.سخته.این احساسات ملی و مذهبی ما تو همه این سالها بوده که چماقی شده بر سرمون،این احساسات ناسیونالیستی و مذهبی مایه سواستفاده از ملت بخت برگشته ما بوده در تمام این قرون و اعصار؛همینه که تصمیم رو سخت میکنه...ولی میرم..میرم....میرم....

6.اگر شما یک نخبه علمی باشین و یک کشور خارجی به شما پیشنهاد پناهندگی با مزایا و حقوق عالی بده تا اونجا زندگی کنید و برای اونها کار کنید (همون فرار مغز های خودمون!) این کار رو می کنید ؟

در شرایط فعلی کشورم،صد در صد،بدون شک میپذیرم...اگر شرایط در کشورم به نحوی فراهم بشه که بتونم با چشم اندازی روشن توش زندگی آرومی داشته باشم و به ملّتم خدمت کنم،به هیچ وجه این خاک ایران رو،طوطیای چشمم رو،ترک نمیکنم،ولی در شرایط فعلی،چرا....

7.اگه در حین رانندگی با یک نفر تصادف کنید و کسی نبینه آیا فرد مجروح رو می رسونید بیمارستان یا فلنگ رو می بندین و الفرار ؟

شما فک کردی بنده حیوان ناطق هستم؟من انسانم،انسان.چرا باید فلنگ رو ببندم و مسئولیت عملم رو نپذیرم و با کوتاهی خودم جون یه انسان دیگه رو به خطر بندازم؟

8.اگر جلو روی شما یک پیر مرد زمین بخوره و شما هم خیلی عجله داشته باشین آیا وا می ستید به اون مرد کمک می کنید حتی اگر دیرتان شود یا بی تفاوت از کنارش رد می شین ؟

رجوع شود به درون مایه پاسخ پرسش فوق


9. آیا حاضرید به صورت داوطلبانه و کاملا مجانی مدتی برای یک سازمان خیریه فعالیت کنین ؟!

یکی از برنامه های آینده زندگیم تشکیل یک سازمان خیریه در حمایت از حقوق زنانی که از خشونتهای خانوادگی و اجتماعی رنج دیدن هست...

10.اگر در شرایطی باشین که قرار باشه بین زنده موندن خودتون و یکی که خیلی دوسش دارین مثلا پدر یا مادرتون یکی رو انتخاب کنین کدوم رو انتخاب می کنین ؟؟

اگر قرار باشه بدون کسی که خیلی دوستش دارم زندگی کنم همون بهتر که زندگی نکنم....؛


------------------------
------------------------
------------------------
پ.ن1:توضیح اینکه مِمول جان فقط از بنده دعوت به بازی کردن و سوالات رو شخص دیگری طراحی کرده و بعضی از پاسخ های من خطاب به طراح سوالات بوده و نه به مِمول خاتون!سو تفاهم نشه و اینا...

پ.ن2:من حوصله ندارم کسی رو دعوت کنم،هر کی دوست داره بازی کنه بگه دعوتش کنم..؛

پ.ن3:بعضیا کلا دوهزاریشون کج که هیچی،اصن دو هزاری ندارن که کج باشه!!همینجوری گفتم!؛

Wednesday, January 5, 2011

پارادوکس عقیدتی

دو هزار و پونصد سال پیش کوروش کبیر در منشور حقوق بشرش اعلام کرد :«همه ی انسان ها،فارق از رنگ پوست و آیین و قومیّت،با هم برابرند»؛
همین مسئله گواه اینه که ما ایرانیا نژاد برتر تاریخیم...!؛

پ.ن:نژاد پرست خودتی!...؛

Sunday, January 2, 2011

کولی بدم خدمتتون؟

حضرت آیت الله العظمی و برکاته و حرکاته و از این حرفا مکارم شیرازی،در بیانات منور کننده مشعوف انگیز ناکی فرمودن که :« به خاطر یک سری مصالح،امسال خمس یارانه ها را به مردم می بخشیم.»
سوال : حضرت آیت الله!شما با پدیده ای به نام «خشک خشک گ.ایی.دن»آشنایی قبلی دارین یا باید آشنا بشین؟
یادآوری : این شریعتی بنده خدا هی میگفت به این آخوندا رو بدین دیگه از رو کولتون پایین نمیانا!ما پشت گوش انداختیم...؛

فقط یه جفت

تو کشور دوست و همسایه،بولیوی،سوبسید(یارانه) سوخت رو حذف کردن،ملت سه سوت ریختن تو خیابون خشتک دولتو پرچم کردن،دولت هم سه سوت بعدش به غلط کردن افتاد و دوباره واسه سوخت یارانه گذاشت.
حالا اصل حرفی که دارم اینه : مردمِ ما،چیزی که در راه رسیدن به حقوقشون لازم دارن نه شعور سیاسیه،نه آگاهی،نه سواد و تحصیل نه هیچ چیز دیگه؛فقط یه جفت خایه اندازه بادوم زمینیه،فقط همین...؛

Thursday, December 30, 2010

و الجان ِمامانم

فک کنم خدا تو قرآن به هر چی دم دستش بوده قسم خورده که ملت حرفشو باور کنن