Friday, October 15, 2010

Moments Earlier

ابودُمپایی* داره ظرف میشوره!یه یه یه!...

پ.ن:این فک و فامیل ما هنوز یاد نگرفتن در باب استقبال از شرکت کنندگان در مجلس تشییع جنازه استفاده از عبارات "خوش اومدین" و " ایشاالله جبران کنیم" موضوعیت ندارد!

پ.ن2: امروز سر اینکه چرا من تو مراسم گریه نمیکنم نزدیک بود گیس و گیس کشی راه بیفته!منم برای کور کردن چشم فتنه گریه کردم

پ.ن3: این پسر دایی ما همچین زیر تابوت «لا اله الا الله» میگفت انگار تو راهپیمایی برائت از مشرکین شرکت کرده،از اینور تو آینه ی شبستان مسجد داشت موهای سیخ سیخیشو درست میکرد!

پ.ن4: حالم بهم خورد اینقدر تو این 24 ساعت دورویی و اشک تمساح دیدم،کلا این مرگ ناگهانی مادربزرگ رسما رید تو زندگی ما!شنبه هم عجالتا مدرسه تعطیل!!

پ.ن 5: همین الان استقلال گل زد!!

*بابامو میگم!!؛

4 comments: